در تاریخ اشتباهاتی رخ داده كه سرنوشت ملتها را تغییر دادهاست.اما خطاهایی هم وجود دارد كه باعث كشف و اختراعات بزرگ شده است مانند اختراعپلیاتیلن و اختراع كاغذ خشككن، كشف پنیسیلین و.... اپرا هم زاده یكی از آناشتباهات تاریخی است. اپرا (Opera ) جمع كلمه لاتینی اپوس (Opus) به معنای «اثر» است و به این تغییر باید اپرا را به طور تحتاللفظی به «آثار» ترجمه كرد. اما اپرابه صورت كلمه مفرد مونث از آغاز قرن ۱۷ میلادی به نمایشی گفته میشد كه به جای آوازخوانده شود و این اصطلاح تاكنون برای اینگونه نمایشهای آوازی از قرن ۱۴ میلادی بهشیوه مادریگال و ویلانلا توسط خوانندگان دورهگرد (تروبادور Troubadour) اجرامیشد.
اپرا (Opera )
اما اپرای واقعی به همت دوتن از اشراف ایتالیا، كنت باردی و دوكمانتوا به وجود آمد. پیشروان اپرا وینچسو گالیله (۱۵۹۱-۱۵۲۰) (Vincenzo Galilei) پدر گالیله، فیزیكدان بزرگ، جولیو كاچینی (۱۶۱۸- ۱۵۵۰) (Giulio Caccini) و ژاكو پری Jacopo Peri) ۱۶۳۳- ۱۵۱۶) بودند. كاچینی و پری هر دو از خوانندگان معروف عصر خودبودند و آنها به دعوت گالیله در تصنیف اولین آثار اپرایی شركت كردند.
گالیلهرسالهای در موسیقی به نام «مكالمه موسیقی قدیم و جدید» نوشته بود. او در آثارنمایشی یونان قدیم سه حماسه یافته بود كه به همراهی موسیقی اجرا میشد. از آنجانتیجه گرفت كه تراژدیهای یونانی به صورت رسیتاتیف یعنی كلامی كه با موسیقی همراهمیشود، خوانده میشده. این نظریه مورد توجه گروه نوازندگانی كه در دربار كنت باردیجمع شده بودند، قرار گرفت.
كنت باردی برای احیای شیوه قدیم یونان كه مورد توجهآن زمان بود موسیقیدانان را مامور كرد تا نمایشی همراه موسیقیDramma per Musica بسازند اما از آنجا كه این گروه سهنفری هیچگونه نمونهای از تئاترهای یونانی دردست نداشتند تصور كردند كه نمایشهای قدیم تماماً به آواز خوانده میشده است. درحالی كه آواز یا ساز یا گفتار دستهجمعی فقط به طور فرعی در تئاتر اجرا میشده وربطی به مكالمه تئاتری نداشته است. به این جهت گروه مامور به خیال تقلید از درامیونانی، اپرا را به وجود آوردند.
نخست، پری به كمك رینو چینی شاعر، متن یكداستان قدیمی یونانی را به نام «دافنه» تهیه كرد و به موسیقی درآورد. این نمایش بااستقبال زیاد مواجه شد طوری كه در سال ۱۶۰۰ به مناسبت ازدواج هانری چهارم و ماریادی مدیچی اپرای دیگری به او سفارش داده شد. پری، داستان معروف «ارفه» را برای اپرایدوم خود انتخاب كرد كه بار دیگر به نام «نوریدیچه» در فلورانس به روی صحنه آمد. نوریدیچه اپرایی بود به شیوه رسیتاتیف كه در تمام مدت نمایش، لحن و بیان و مكالمهرا از دست نمیداد.
اپرا (Opera )
دو سال بعد كاچینی درصددبرآمد همین داستان را به موسیقی درآورد. اگرچه كار او به مراتب ضعیفتر از پری بوداما برای نخستینبار «آریا» یعنی آواز اصلی اپرایی را در این نمایش به كار برد.بااین حال هیچیك از این دو آهنگساز را موسس اپرا نمیدانند. كسی كه اپرا را به معنایواقعی بنیان گذاشت كلودیو مونتوردی (Claudio Monteverdi)، (۱۵۶۷ -۱۶۴۸) بود. مونتوردی در ابتدا با تصنیف قطعات كثیری به شكل مادریگال شهرت یافته بود. این شهرتباعث شد كه دوك وینچنتسو گنزاگا (Vincenzo Gonzaga) او را به سمت رئیس اركستردرباری برگزیند و به نوشتن یك اپرا تشویق كند.
اپرا از آغاز پیدایش، نمایشپرخرجی بود. فقط اشراف بزرگ و ثروتمند استطاعت سفارش چنین كار گرانبهایی را داشتندو به همین علت نیز اجرای یك اپرا در درجه اول، نماینده قدرت و ثروت و شخصیتفوقالعاده كسی بود كه آن را سفارش میداد. اگر خانواده مدیچی در فلورانس قدرتنمایش اپرا را داشتند برای خانواده گنزاگا در مانتورا نیز امكان داشت كه چنیننمایشی را در مانتوا به روی صحنه بیاورند.
به خصوص كه دوك گنزاگا خود را نمایشاپرایی نوریدیچه در شب عروسی ماریادی مدیچی حضور داشت و اهمیت اجرای این نمایش رادرك كرده بود.مونتوردی سومین كسی بود كه داستان «ارفه و اوریدیس» را به موسیقیدرآورد اما این بار اثر، آزمایشی و تجربی نبود. بلكه یك اپرای كامل بود كه به نام «ارفئو» روی صحنه آمد (۱۶۰۷). مونتوردی برای نوشتن این اپرا سالهای متمادی مطالعهكرد. در اپرای ارفئو تقریباً تمام اصول و قواعد اپرایی رعایت شده و از این حیث آنرا اولین نمونه اپرای كلاسیك میدانند.
مقدمه اپرا با یك اورتور كه توسط اركسترنواخته میشود آغاز میگردد. علاوه بر خواننده تنها در مواردی نیز آواز دو نفری وسه نفری و دستهجمعی نیز وجود دارد. اركستری كه با خوانندگان همراهی میكرد در آنزمان اركستر بزرگی شمرده میشد و شامل سازهای متنوع زهی، بادی و ضربی بود. اركستراپرای پری ۴ ساز داشت اما اركستر در اپرای مونتوردی به ۳۴ ساز رسید
|